تست شخصیت شناسی MMPI

پرسش 1: اشتهای خوبی دارم.

پرسش 2: بیشتر صبح ها خوش و سرحال از خواب بر می خیزم.

پرسش 3: زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند.

پرسش 4: موقع کار فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم.

پرسش 5: گاهی فکرهای بدی می کنم که نمی شود درباره آن صحبت کرد.

پرسش 6: به ندرت دچار یبوست می شوم.

پرسش 7: بعضی وقتها خیلی دلم می خواهد خانواده ام را ترک کنم.

پرسش 8: گاهی اوقات آن چنان به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آن را بگیرم.

پرسش 9: هر چند وقت یک بار تهوع و استفراغ ناراحتم می کند.

پرسش 10: به نظرم هیچ کس مرا درک نمی کند.

پرسش 11: گاهی دلم می خواهد ناسزا بگویم.

پرسش 12: هر چند شب یک بار دچار کابوس (خوابهای وحشتناک) می شوم.

پرسش 13: برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم.

پرسش 14: من تجربه های مخصوص و عجیبی داشته ام.

پرسش 15: اگر دیگران سرم کلاه نگذاشته بودند، موفق تر بودم.

پرسش 16: در دوران جوانی مرتکب سرقتهای جزیی شده ام.

پرسش 17: گاه روزها، هفته ها و حتی ماهها بوده که دست و دلم به کاری نرفته است.

پرسش 18: خوابم آشفته است.

پرسش 19: با دیگران که هستم تحمل شنیدن حرفهای عجیب و غریب آنها را ندارم.

پرسش 20: اکثر کسانی که مرا می شناسند از من خوششان می آید.

پرسش 21: اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند.

پرسش 22: کاش به اندازه دیگران خوشحال بودم.

پرسش 23: فکر می کنم بسیاری از مردم برای جلب کمک و همدردی دیگران بدبختی های خود را بزرگتر جلوه می دهند.

پرسش 24: بعضی وقتها خشمگین می شوم.

پرسش 25: واقعاً اعتماد به نفس ندارم.

پرسش 26: خیلی کم از پرش و تکان ماهیچه هایم ناراحت می شوم.

پرسش 27: خیلی وقتها احساس می کنم که مرتکب کار زشت و خطایی شده ام.

پرسش 28: بیشتر اوقات خوشحالم.

پرسش 29: بعضی اشخاص آن قدر تحکم می کنند که حتی وقتی می دانم حق با آنها است، دلم می خواهد بر خلاف آنچه می خواهند، رفتار کنم.

پرسش 30: معتقدم بر ضد من توطئه چینی می شود.

پرسش 31: اغلب مردم حاضرند حتی با شیوه های غیر عادلانه به منافع و مزایایی برسند.

پرسش 32: معده ام خیلی اذیتم می کند.

پرسش 33: اغلب نمی فهمم چرا آنقدر بد خلق و بد قلق بوده ام.

پرسش 34: بعضی اوقات افکارم سریعتر از آن بوده که بتوانم به زبان بیاورم.

پرسش 35: فکر می کنم زندگی خانوادگیم به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم.

پرسش 36: گاهی وقتها احساس می کنم که واقعاً آدم بی مصرفی هستم.

پرسش 37: در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است.

پرسش 38: در زندگی من مواقعی بوده است که در آن دست به کارهایی زده ام که بعدها نمی دانستم چه بوده است.

پرسش 39: احساس می کنم غالباً بی دلیل مجازات شده ام.

پرسش 40: هیچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است.

پرسش 41: برایم مهم نیست که دیگران درباره من چه فکری می کنند.

پرسش 42: حافظه ام خوب است.

پرسش 43: گفتگو با غریبه ها برایم دشوار است.

پرسش 44: اغلب سر تا پا احساس ضعف می کنم.

پرسش 45: به ندرت دچار سردرد می شوم.

پرسش 46: تا به حال اشکالی در حفظ تعادل خود موقع راه رفتن نداشته ام.

پرسش 47: بین کسانی که می شناسم بعضی ها را دوست ندارم.

پرسش 48: کسانی هستند که سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند.

پرسش 49: کاش این قدر خجالتی نبودم.

پرسش 50: معتقدم گناهانم غیر قابل بخشش هستند.

پرسش 51: غالباً از چیزی دلواپسم.

پرسش 52: رفقایم غالباً مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند.

پرسش 53: کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم.

پرسش 54: بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم.

پرسش 55: تقریباً هیچ وقت تپش قلب یا تنگی نفس نداشته ام.

پرسش 56: زود عصبانی میشوم و سریع آرام می گیرم.

پرسش 57: بعضی وقتها آن قدر بی قرار بوده ام که نمی توانسته ام یک جا بند شوم.

پرسش 58: والدین و اعضاء خانواده ام بیش از حد از من ایراد می گیرند.

پرسش 59: برای هیچ کس چندان مهم نیست چه بر سرم می آید.

پرسش 60: سوء استفاده از کسی را که خود چنین امکانی را می دهد، بد نمی دانم.

پرسش 61: گاهی اوقات احساس می کنم سرشار از انرژی هستم.

پرسش 62: قدرت بینایی من به خوبی سالهای گذشته است.

پرسش 63: خیلی کم متوجه شده ام که گوشم زنگ یا وزوز کند.

پرسش 64: یکی دو بار احساس کرده ام که کسی سعی دارد با تلقین و هیپنوتیزم مرا وادار به انجام کارهایی بکند.

پرسش 65: مواقعی بوده است که بدون علت خاص و برخلاف معمول با نشاط بوده ام.

پرسش 66: حتی وقتی با دیگرانم احساس تنهایی می کنم.

پرسش 67: فکر می کنم تقریباً هر کس برای اینکه به دردسر نیافتد دروغ خواهد گفت.

پرسش 68: من حساس تر از دیگران هستم.

پرسش 69: مواقعی است که مغزم کندتر از حد معمول کار می کند.

پرسش 70: غالباً مردم مرا ناامید می کنند.

پرسش 71: در استعمال دخانیات یا در خوشگذرانی افراط کرده ام.